پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خدمتگزار مردم

حضرت امام رحمه الله به شیوه های مختلف، مسؤولان را به هر چه بیش تر خدمت کردن به مردم تشویق می کردند. گاهی به آن ها گوشزد می کردند که این مردم بودند که شما را از حبس ها بیرون آورده بهاین سِمَت ها رسانده اند. اقتضای چنین فداکاری مردم، خدمت کردن به آن هاست. گاهی هم ضمن اشاره به فلسفه حکومت اسلامی، تأکید می کردند که بزرگ ترین وظیفه حکومت، خدمت به مردم است. در یک مورد امام رحمه الله می فرمایند: «... همه کسانی که دست اندرکار هستند و امور مملکت را می گردانند، به هر جوری که هست، بفهمند که حکومت ها... باید در خدمت ملّت باشند... به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم... در عمل این طور باشد که مردم ببینند که این استانداری که آمده است... مشغول خدمت به مردم است... تمام این استاندارها بنا را بگذارند که کارهای خودشان را خوب انجام بدهند، در خدمت مردم باشند، حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود».

ضرورت ارج نهادن به مردم

یکی از عوامل مهّم حفظ کیان دولت ها و همین طور تداوم پیوند صمیمانه بین مردم و حکومت ها، قدردانی از خدمات مردم است. بهترین شیوه قدردانی از مردم هم، خدمت به آن ها و ارج نهادن به خدماتی است که برای نظام انجام می دهند. حضرت امام رحمه الله در این باره خطاب به مسؤولان می فرمایند: «... چیزی که هم سیاست ... هم دیانت ... هم انصاف و وجدان اقتضاء می کند، این است که این خدمتگزاری هایی که [مردم] مجانی برای شما دارند خدمت می کنند ...این ها را ارجشان را بدانید و بدانید که اگر خدای نخواسته این پیوند سست بشود،... کار همان است که اوّل بود. تکلیف شرعی، وجدانی شماست که نگذارید ... به مردم بدسلوکی کنند ... جدا نشوید از مردم».

دولت خدمتگزار مردم

حضرت امام رحمه الله در تبیین وظیفه دولت در قِبال مردم، مطالب بسیاری بیان کرده اند و در ضمن هر یک از این سخنان، کوشیده اند با توجه معارف اسلامی و سیره اهل بیت علیه السلام ، دولت مردان را با وظایف سنگینی که بر عهده دارند، آشنا سازند. از جمله در این باره می فرمایند: «... دولت در حکومت اسلامی، در خدمت مردم است. باید خدمتگزار ملت باشد و ملّتْ اگر چنان چه نخست وزیر هم یک وقت ظلم کرد، به دادگاه ها شکایت می کند و دادگاه ها او رابه دادگاه می برند و جرم او اگر ثابت شد، به جزای اعمالش می رسد».

نیز می فرمایند: «ملت ما شهادت را استقبال کرد ... و چون شهادت مورد هدف او بود، با مشت و خون بر تمام قوای جهنمی... بر ابرقدرت ها که پشت سر شاه بودند، غلبه کرد. ما می خواهیم این رمز در بین تمام حکومت ها و ملت ها باشد. حکومت ها باید خدمتگزار ملّت ها باشند چنان چه در اسلام این سیره بود که حکومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. ... اگر حکومت ها و ملّت به سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین عمل می کردند، آرامش در هر جا بود».

قبول مسؤولیّت برای خدمت

در نظام اسلامی، پُست و مقام به خودی خود ارزشمند نیست. آن چه به این امور ارزش و اهمیّت می بخشد، استفاده بهتر از آن ها در راستای خدمت به اسلام و خدمت به مردم است. امام امت رحمه الله در اشاره به این حقیقت می گویند: «باید افراد متوجه این معنا باشند.... پُست میزان نیست، مقام میزان نیست، مقام ریاست جمهوری... میزان نیست. این ها چیزی نیستند. این مقامات تمام می شود، آنی که هست خدمت است. آدم متعهد در هر جا باشد، اگر دید خدمتش خوب است، آن جا دل گرم است. ... هدفش این باشد که خدمت بکند، نه هدفش این باشد که مقام داشته باشد. ... عمده آن است که انسان واقعاً بداند که یک روزی جواب باید بدهد. ... هر کداممان هر کاری انجام بدهیم، یک روز جواب می خواهد. ... بنابراین، نباید اگر فرض بفرمایید که رئیس جمهوری رفت و دیگری آمد، رئیس جمهور برود کنار و مأیوس بشود؛ نه، باید او برود یک کاری که ازش می آید، بکند و دل بستگی هم به او داشته باشد، به عنوان این که یک کاری است [که[انجام می دهد، نه به عنوان این که یک مقامی است.... من امیدوارم همه سالم و خدمتگزار و متعهد باشید».

گزینش خدمتگزار

در بینش سیاسی اجتماعی اسلام، مبنا این است که باید در گزینش افراد برای تصدّی پُست ها دقت شود تا انسان های متدین و متعهد انتخاب شوند و در انجام وظایفی که به آن ها سپرده می شود، کوتاهی نکنند. حضرت امام رحمه الله به مناسبتی ضمن سخنانی به مسؤولان، توصیه می فرمایند: «... اگر چنان چه انسان به دنبال این باشد که حالایی که من رئیس دولت هستم، بروم دنبال رفقایی که همراه من هستند، کارآمد باشند یا نباشند، به این کار نداشته باشد، بداند که این کار، کار شیطانی است. رئیس جمهور هم اگر دنبال این باشد که وزرایی... معرفی بکند که آن وزرا، فرمانبردار خودش باشند، نه فرمانبردار اسلام، آن هم بداند که این کار، کار شیطان است، کار انسان متعهد نیست.... این یک مسأله، معیاری است برای همه.... مملکت ما احتیاج به خدمتگزار دارد. ... بنابراین، فکر ما این معنا باشد که افرادی باشند که برای اسلام خدمت می کنند، نه افرادی که برای من خدمت می کنند. ... آنهایی که انتخاب می خواهند بکنند، توجه به این معنا داشته باشند. همه فکر این باشید که خدمتگزار پیدا کنید؛... خدمتگزار به کشور و اسلام...».

خدمتگزاری با انگیزه الهی

در انجام هر کاری، داشتن انگیزه نیکو بسیار مهمّ است. انگیزه اصلی انسان های مؤمن در تصدی هر پستی و انجام هر کاری، جلب رضایت خداوند است. اگر کاری هر چند بزرگ، از این مسأله مهم دور باشد، ارزشی ندارد. امام خمینی رحمه الله همواره این مطلب را به مردم و مسؤولان گوشزد می کردند که: «... باید ما جدّیت کنیم [و] ... دنبال این باشیم که اگر چنان چه متصدی امر دولتیم، دولتی باشیم که برای خدا کار بکنیم و برای خدا کارکردن، این است که ببینیم خدا چه فرموده است. ... فرموده است به مستمندان باید برسید، به ضعفا باید برسید، به مردم فقیر باید برسید. ... وقتی ما نُصرت کردیم بندگان خدا را برای خدا، برای این که این ها «عیال الله» هستند، ...پیروزیم. ... اگر چنان چه این معنا در قلب ما واقع شده باشد که نصرت کشور اسلامی، نصرت خداست و نصرت بندگان خدا، نصرت خداست، نصرت مظلومان، نصرت خداست، این معنا اگر در قلب ما محکم بشود، از هیچ چیز نباید بترسیم. ... هیچ کس هم به ما نمی تواند غلبه کند [و] در هر جا هم پیروز هستیم».

دولت و خدمتگزاری به محرومان

با توجّه به اهمّیتی که اسلام به رسیدگی به امور مستمندان و اقشار ناتوان داده، همیشه اولیای الهی، به این بخش از مردم توجّه ویژه داشتند و سفارش اکید می کردند که مبادا رهبران و زمامداران جامعه، از این قشر غافل شوند. امام امت [ره] بارها این موضوع را گوشزد می کردند. از جمله می فرمودند: «... دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن طوری که علی علیه السلام برای محرومین دل می سوزاند، این هم با مقام قدرت دل بسوزاند برای محرومین. مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می رود که آن ها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمومنین باید این طور باشد. ... گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستی وقتی که پابرهنه ها و گُودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ما، امتحان و تقیّد خود را به احکام اسلامی تا سرحدّ قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستی خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند، ... چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حقّ و این رادمردان شجاع تاریخ بشریّت افتخار نکنیم».

همه مردم باید خدمتگزار باشند

در توصیه های حضرت امام رحمه الله همیشه این نکته به چشم می خورد که ایشان، هم مردم را به خدمت صادقانه برای نظام اسلامی فرا می خواندند و هم دولت مردان را به خدمت هر چه بیش تر به توده های مردم. یکی از آرزوهای امام این بود که همه افراد جامعه اسلامی، با نوع فعالیت هایی که انجام می دهند، یک خدمتگزار به حساب آیند. ایشان در ضمن یکی از سخنرانی های خود می فرمودند: «من امیدوارم که همه ملّت ما و همه افرادی که در سرتاسر کشور ما هستند، خدمتگزار باشند به این کشور و خدمتگزار باشند به جمهوری اسلامی. خدمتگزاری آن ها، همان مجاهده در راه خداست و من امیدوارم که همه آن ها، با مجاهدان در راه خدا شریک و سهیم باشند».

خدمت رسانی به شهید و خانواده شهد

در نگاه حضرت امام رحمه الله چون شهید از همه افراد برتر است، خدمت به او خانواده اش نیز، اهمیّت بیش تری دارد. بر این اساس، همواره به این امر تأکید و توجّه بیش تری داشتند. ایشان می فرمودند: «همه خدمتگزارهایی که خدمت می کنند، آن هایی که خدمت می کنند برای جنگ زده ها و...، خدمت به فداکاران است؛ لکن خدمت به شهید، ارزشش بیش تر از همه خدمت هاست.... خدمت شما به آن ها، خدمت به نبی اکرم است. خدمت به انبیاست... و عمده چیزی که هست، این است که صادقانه خدمت کنید. خدمت بکنید. گمان نکنید که شما یک کاری که برای آن ها انجام می دهید، یک منّتی بر آن ها دارید. منّت آن ها را بکشید. خدمت بکنید. احترام بکنید از آن ها... ما باید با کمال خرسندی، منّت آن ها را بکشیم و خدمت به آن ها بکنیم. مبادا یک وقتی یک کلمه درشتی گفته بشود به این بازماندگان شهدا یا به این معلولین... توجه داشته باشید عملی را که می کنید، خالص و برای خدا باشد. ... برای آن کس که فداکار برای خدا بوده است،...شما خدمت به او می کنید و این خدمت به خداست».

ارزش خدمت به خلق

حضرت امام رحمه الله نه تنها در اصول و مبانی سیاسی به موضوع خدمت به مردم اهمیت فوق العاده می دادند، که در سیر و سلوک عرفانی نیز، این کار را یکی از راه های مهمّ نیل به کمال و کسب منزلت در ساحت ربوبی حقّ می دانستند. ایشان در وصیت نامه اخلاقی و عرفانی مهمی که به فرزند بزرگوارشان مرحوم حاج سید احمد آقا نوشته اند، در این باره می فرمایند: «پسرم! ما که عاجز از شکر او و نعمت های بی منتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان، خدمت به حقّ است؛ چه که همه از اویند. هیچ گاه درخدمت به خلق اللّه خود را طلب کار مدان که آنان، به حقّ منّت برما دارند که وسیله خدمت به او - جلّ و علا - هستند و در خدمت به آنان، دنبال کسب شهرت و محبوبیّت مباش که این، خود حیله شیطان است که ما را در کام خود فرو برد. در خدمت به بندگان خدا، آن چه برای آنان پرنفع تر است، انتخاب کن، نه آن چه برای خود یا دوستان خود، که اینْ علامت صدق به پیشگاه مقدس او ـ جلّ و علا ـ است».

شرط پشتیبانی ملّت

بدون تردید، یکی از بسترها و شرایط مهمّ خدمت رسانی به مردم، پذیرش مسؤولان از طرف مردم است. وقتی مردم مسؤولان را پذیرفتند و از آن ها پشتیبانی کردند، زمینه برای خدمتِ کارگزاران فراهم می گردد. بهترین وسیله پذیرش از سوی مردم، این است که آن ها یقین کنند مسؤولان، خیرخواه آنان اند. حضرت امام رحمه الله در توصیه های خود به کارگزاران می فرمایند:«کوشش کنید که پایگاه ملی برای خودتان درست کنید. این، به این است که گمان نکنید که شما صاحب مقام هستید، منصب هستید و باید به مردم فشار بیاورید. هر چه صاحب منصب ارشد باشد، باید بیش تر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند که هر درجه ای که این بالا می رود، با مردم متواضع تر می شود.... این یک مسأله کلی است برای همه ما که فکر این باشیم که ملتمان بفهمند....خدمتگزار ملت هستیم. ملّت ادراک کند که ما خیر او را می خواهیم. وقتی آن را ادراک کرد که ما همه چیز ملّت را می خواهیم، ملّت هم پشتیبان ماست. ... در این خدمتگزاری، بدانید که رضای خدا را تحصیل کردید و هم رضای ملّت [را] ـ که رضای خداست ـ تحصیل کردید».

رفتار خداپسندانه با مردم

از بهترین مصداق های خدمت رسانی به مردم، داشتن رفتار خداپسندانه با آن هاست. رفتار خداپسندانه هم، از راه جلب رضایت آن ها در چار چوب احکام الهی، و نیز براساس سیره اولیای او رفتار کردن است. امام رحمه الله می فرمودند: «کوشش کنید که با بندگان خدا جوری رفتار کنید که امامان شما رفتار می کردند، پیغمبر شما رفتار می کرد و سایر انبیا رفتار می کردند. گمان نکنید که حالا فلان نخست وزیر است، فلان وزیر کشور است، فلان رئیس جمهور و.... گمان نکنید این ها چیزی است. آن که همه چیز است، به دست آوردن رضای خداست، و آن به این است که رضای مخلوق خدا را به دست بیاورید. با مردم که شما سروکار دارید، این مردم را رضایشان را به دست بیاورید.... پیروزی را برای ما و شما این ها به دست آوردند و این ها ولی نعمت ما هستند و ما باید این معنا را در قلبمان احساس کنیم که با این ولی نعمت های خودمان، رفتاری بکنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد».

جهت خدمتگزاری ها

در جامعه اسلامی، گر چه همه اقشار باید به حقوق خود برسند و نظام، باید در راستای برآوردن نیازهای همه مردم تلاش کند، امّا به لحاظ آسیب پذیریِ طبقات محروم، توجه به آن ها، در اولویت قرار دارد. حضرت امام خمینی رحمه الله ضمن تأکید بر این امر، هشدار می دادند مبادا انگیزه مسؤولان، به جای حمایت از مستمندان، در نظر گرفتن منافع طبقات مرفّه و ثروتمند باشد.چنین کاری با تعالیم اسلامی همخوانی ندارد. معظم له در یک مورد می فرمودند: «خدا نیاوَرَد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اعتبار ثروتمندان، از اعتبار و عنایت بیش تری برخوردار شوند. معاذاللّه که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست. دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزّه است... و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیّت ماست که به حمایت از پابرهنه گان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است».

خدمتگزاری در چارچوب احکام اسلام

به شیوه های گوناگونی می توان نیازهای انسان ها را تأمین کرد. برخی افراد و نظام ها، بدون در نظر گرفتن نظام اعتقادی خاص، یعنی منهای نظام فکری و اعتقادیِ الهی، می کوشند تا از راه تأمین خواست های مردم، به آن ها خدمت کنند، ولی آن چه در جامعه اسلامی مورد نیاز است، کمک به مردم و تأمین خواست های آن ها در چارچوب احکام الهی است. امام خمینی رحمه الله دراین باره می فرمودند: «ما موظفیم حالا که جمهوری اسلامی رژیم رسمی ما شده است، همه طبق جمهوری اسلامی عمل کنیم. جمهوری اسلامی، یعنی این که رژیم به احکام اسلامی و به خواست مردم عمل کند و الان رژیم رسمی ما، جمهوری اسلام است و فقط مانده است که احکام، همه احکام اسلامی بشود. مجرد بودنِ رژیم اسلامی مقصود نیست، مقصود این است که در حکومت اسلام، اسلام و قانون حکومت کند. اشخاص برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند».

خدمت به مظلومان، رأس برنامه هاست.

با توجّه به مشکلاتی که اقشار محروم و مظلوم جامعه در زندگی متحمّل می شوند، حضرت امام رحمه الله همیشه ضرورت مقدّم داشتن اصلاح وضع آنان و رسیدگی به نیازهایشان را مورد تأکید قرار می دادند. این طبقه محروم، با وجود کمبودها و ناداری ها، همواره زحمت کشان اصلی جامعه بوده و هستند؛ چون همه سختی ها را با جان و دل پذیرا شده و در عین حال، از خدمت به اسلام و مسلمانان هم سرباز نمی زنند. در یک مورد امام خمینی رحمه الله می فرماید: «امید آن است که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور ـ که قسمت اعظم ملّت مظلوم را در برمی گیرد ـ در رأس برنامه ها قرار گیرد و در نخستین مجلس شورای اسلامی، طرح هایی جدّی در رفاه حال این طبقه محروم داده شود و از طرف دولت منتخب شما، بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال، بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز ـ که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طَبَق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلابی اسلامی به ارمغان آوردند ـ ادا کرده باشید».

صمیمی بودن با مردم

از جمله بایسته های یک نظامِ خدمت رسان، این است که کارگزاران آن، با توده های مردم مهربان و صمیمی باشند و با آن ها بجوشند و هرگز از ایشان دوری نکنند؛ چرا که این کار، به جهت روحی و روانی زمینه تحمّل و بردباری در مقابل مشکلات و سختی ها را بالا برده و آن ها را دل گرم می سازد. امام خمینی رحمه الله در ضمن سخنانی، معاشرت رهبران و کارگزاران اسلام را در طول تاریخ، به ویژه در صدر اسلام مورد اشاره قرار داده، از آن به عنوان الگو و سرمشق یاد می کنند و می فرمایند: «اسلام، سردارهایش هم توی مردم هستند. پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله سردار همه بود، بزرگ همه بود، توی مردم بود، با مردم می آمد می نشست، توی مسجد می نشست، مثل سایر مردم.حضرت امیر علیه السلام آن وقت که [حاکم بود]، مثل سایر مردم می آمد با مردم می نشست، معاشرت می کرد برای این که از مردم نمی ترسید، ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد،... برای مردم بود [و[مردم او را حامی خودشان می دانستند».

رمز عدم شکست

هنگامی بستر مناسب برای خدمت رسانی به صورت کامل در یک جامعه فراهم می آید که مردم و دولت، با یکدیگر همکاری کامل داشته باشند و از اهداف و سیاست های همدیگر پشتیبانی به عمل آورند. امام خمینی رحمه الله در سخنانی به مردم و رحمه الله در توصیه های خود به کارگزاران می فرمایند:«کوشش کنید که پایگاه ملی برای خودتان درست کنید. این، به این است که گمان نکنید که شما صاحب مقام هستید، منصب هستید و باید به مردم فشار بیاورید. هر چه صاحب منصب ارشد باشد، باید بیش تر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند که هر درجه ای که این بالا می رود، با مردم متواضع تر می شود.... این یک مسأله کلی است برای همه ما که فکر این باشیم که ملتمان بفهمند....خدمتگزار ملت هستیم. ملّت ادراک کند که ما خیر او را می خواهیم. وقتی آن را ادراک کرد که ما همه چیز ملّت را می خواهیم، ملّت هم پشتیبان ماست. ... در این خدمتگزاری، بدانید که رضای خدا را تحصیل کردید و هم رضای ملّت [را] ـ که رضای خداست ـ تحصیل کردید».

رفتار خداپسندانه با مردم

از بهترین مصداق های خدمت رسانی به مردم، داشتن رفتار خداپسندانه با آن هاست. رفتار خداپسندانه هم، از راه جلب رضایت آن ها در چار چوب احکام الهی، و نیز براساس سیره اولیای او رفتار کردن است. امام رحمه الله می فرمودند: «کوشش کنید که با بندگان خدا جوری رفتار کنید که امامان شما رفتار می کردند، پیغمبر شما رفتار می کرد و سایر انبیا رفتار می کردند. گمان نکنید که حالا فلان نخست وزیر است، فلان وزیر کشور است، فلان رئیس جمهور و.... گمان نکنید این ها چیزی است. آن که همه چیز است، به دست آوردن رضای خداست، و آن به این است که رضای مخلوق خدا را به دست بیاورید. با مردم که شما سروکار دارید، این مردم را رضایشان را به دست بیاورید. ...پیروزی را برای ما و شما این ها به دست آوردند و این ها ولی نعمت ما هستند و ما باید این معنا را در قلبمان احساس کنیم که با این ولی نعمت های خودمان، رفتاری بکنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد»

جهت خدمتگزاری ها

در جامعه اسلامی، گر چه همه اقشار باید به حقوق خود برسند و نظام، باید در راستای برآوردن نیازهای همه مردم تلاش کند، امّا به لحاظ آسیب پذیریِ طبقات محروم، توجه به آن ها، در اولویت قرار دارد. حضرت امام خمینی رحمه الله ضمن تأکید بر این امر، هشدار می دادند مبادا انگیزه مسؤولان، به جای حمایت از مستمندان، در نظر گرفتن منافع طبقات مرفّه و ثروتمند باشد.چنین کاری با تعالیم اسلامی همخوانی ندارد. معظم له در یک مورد می فرمودند: «خدا نیاوَرَد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اعتبار ثروتمندان، از اعتبار و عنایت بیش تری برخوردار شوند. معاذاللّه که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست. دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزّه است... و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیّت ماست. که به حمایت از پابرهنه گان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است».

خدمتگزاری در چارچوب احکام اسلام

به شیوه های گوناگونی می توان نیازهای انسان ها را تأمین کرد. برخی افراد و نظام ها، بدون در نظر گرفتن نظام اعتقادی خاص، یعنی منهای نظام فکری و اعتقادیِ الهی، می کوشند تا از راه تأمین خواست های مردم، به آن ها خدمت کنند، ولی آن چه در جامعه اسلامی مورد نیاز است، کمک به مردم و تأمین خواست های آن ها در چارچوب احکام الهی است. امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمودند: «ما موظفیم حالا که جمهوری اسلامی رژیم رسمی ما شده است، همه طبق جمهوری اسلامی عمل کنیم. جمهوری اسلامی، یعنی این که رژیم به احکام اسلامی و بهخواست مردم عمل کند و الان رژیم رسمی ما، جمهوری اسلام است و فقط مانده است که احکام، همه احکام اسلامی بشود. مجرد بودنِ رژیم اسلامی مقصود نیست، مقصود این است که در حکومت اسلام، اسلام و قانون حکومت کند. اشخاص برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند».

خدمت به مظلومان، رأس برنامه هاست.

با توجّه به مشکلاتی که اقشار محروم و مظلوم جامعه در زندگی متحمّل می شوند، حضرت امام رحمه الله همیشه ضرورت مقدّم داشتن اصلاح وضع آنان و رسیدگی به نیازهایشان را مورد تأکید قرار می دادند. این طبقه محروم، با وجود کمبودها و ناداری ها، همواره زحمت کشان اصلی جامعه بوده و هستند؛ چون همه سختی ها را با جان و دل پذیرا شده و در عین حال، از خدمت به اسلام و مسلمانان هم سرباز نمی زنند. در یک مورد امام خمینی رحمه الله می فرماید: «امید آن است که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور ـ که قسمت اعظم ملّت مظلوم را در برمی گیرد ـ در رأس برنامه ها قرار گیرد و در نخستین مجلس شورای اسلامی، طرح هایی جدّی در رفاه حال این طبقه محروم داده شود و از طرف دولت منتخب شما، بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال، بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز ـ که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طَبَق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلابی اسلامی به ارمغان آوردند ـ ادا کرده باشید».

صمیمی بودن با مردم

از جمله بایسته های یک نظامِ خدمت رسان، این است که کارگزاران آن، با توده های مردم مهربان و صمیمی باشند و با آن ها بجوشند و هرگز از ایشان دوری نکنند؛ چرا که این کار، به جهت روحی و روانی زمینه تحمّل و بردباری در مقابل مشکلات و سختی ها را بالا برده و آن ها را دل گرم می سازد. امام خمینی رحمه الله در ضمن سخنانی، معاشرت رهبران و کارگزاران اسلام را در طول تاریخ، به ویژه در صدر اسلام مورد اشاره قرار داده، از آن به عنوان الگو و سرمشق یاد می کنند و می فرمایند: «اسلام، سردارهایش هم توی مردم هستند. پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله سردار همه بود، بزرگ همه بود، توی مردم بود، با مردم می آمد می نشست، توی مسجد می نشست، مثل سایر مردم.حضرت امیر علیه السلام آن وقت که [حاکم بود)، مثل سایر مردم می آمد با مردم می نشست، معاشرت می کرد برای این که از مردم نمی ترسید، ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد،... برای مردم بود [و[مردم او را حامی خودشان می دانستند».

رمز عدم شکست

هنگامی بستر مناسب برای خدمت رسانی به صورت کامل در یک جامعه فراهم می آید که مردم و دولت، با یکدیگر همکاری کامل داشته باشند و از اهداف و سیاست های همدیگر پشتیبانی به عمل آورند. امام خمینی رحمه الله در سخنانی به مردم و دولت، در این باره چنین سفارش می کنند: «ملّت باید پشتیبان دولت ها باشد. دولتی که پشتیبان ندارد، شکست می خورد. همه شکست ها...، برای همین بود که تفاهم مابین ملّت و رژیم نبود. اگر ملّت با رژیم تفاهم داشتند، این مسائل پیش نمی آمد. الان شما مشغول کار خودتان بودید، ما هم مشغول کار خودمان. این مسائل روی همین زمینه پیش آمد که دولت ها، در مقابل ملّت می ایستادند و جبهه می گرفتند، ملّت هم در مقابل دولت همین طور بود.... اما اگر ملّت و دولت، هر دو با هم باشند، دوست باشند؛ این ها خودشان را خدمتگزار آن ها بدانند، آن ها خودشان را پشتیبان این ها بدانند [و] هر دو به هم خدمت بکنند، یک هم چو ملّت و دولتی، هیچ وقت شکست نخواهد خورد».

حفظ نظام اسلامی

از دید امام خمینی رحمه الله ، یکی از بزرگ ترین تکالیف و خدمات، حفظ نظام جمهوری اسلامی است که در سایه آن، احکام الهی به اجرا در می آید و در نتیجه آن، روند خدمت رسانی به تمام اقشار، صورت بسیار مناسبی پیدا می کند. امام رحمه الله معتقد بودند پشتیبانی و خدمت متقابل ملّت و دولت، موجب حفظ نظام مقدس اسلامی است. آن حضرت می فرمودند: «همه می دانید و باید بدانیم مادامی که ملّت پشتیبان مجلس و دولت و قوای مسلّح هستند، و دولت و مجلس و قوای مسلح، در خدمت ملت، به ویژه قشرهای محروم می باشند و جلب رضای خداوند را در این خدمت متقابل می نمایند، هیچ قدرتی توانایی آسیب رساندن به این نظام مقدس را ندارد و اگر خدای نخواسته یکی از این دو، یا هر دو از خدمت متقابل دست بردارند، شکست جمهوری اسلامی و اسلامِ بزرگ ـ اگر چه در دراز مدّت ـ حتمی است. بنابراین، ترک این خدمت متقابل ـ که به شکست اسلام و جمهوری اسلامی منتهی می شود ـ از بزرگ ترین گناهان کبیره است که باید از آن اجتناب شود».

هر چه خدمت کنیم، کم است.

امام خمینی رحمه الله ، به این علت که به طور کامل از گرفتاری های مردم اطلاع داشتند، همیشه به مسؤولان نظام تأکید می کردند که هر چه می توانید به این مردم خدمت کرده و به حدّ خاصّی کفایت نکنید. در یکی از سخنان امام رحمه الله چنین آمده است: «من به شما آقایان سفارش می کنم که با این که موفق بودید، باید دنبال موفق تری بروید. قناعت نکنید به این که ما حالا فلان کار را کردیم.ما هر چه خدمت بکنیم به این ملّت، کم خدمت کرده ایم؛ برای اینکه این ملّت بود که همه این گرفتاری ها به دست او رفع شد. دولت شاهنشاهی به دست آنها ساقط شد و هر چه ما داریم، از آن هاست. ما باید خدمتگزار باشیم، واقعاً خدمتگزار باشیم و هر چه خدمت بکنیم، باز کم است. ... شکر این ملّت قهرمان و مظلوم، همان شکر خداست. کسی که شکر این ها را به جا نیاورد، شکر خدا را به جا نیاورده است؛ برای این که این ها بندگان خدا هستند. این ها کسانی هستند که برای خدا دارند خدمت می کنند به این کشور و شکر، این است که ما به آنها خدمت بکنیم. هر کس در هر مقامی که هست، خدمت بکند».

خدمت رسانی در سخنان مقام معظم رهبری

خدمت به مستضعفان

مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، ضمن تصریح به این حقیقت که الگوی انقلاب اسلامی سیره و زندگی علی علیه السلام است، تأکید می کنند باید کاری کنیم که نظام و کشور و جامعه ما، یک جامعه علوی باشد. ایشان می فرمایند: «اسم اسلام و اسم ولایت کافی نیست ... زبان و بازو و راه و کار، باید زبان و بازو و راه و سبک کار امیرالمؤمنین علیه السلام باشد. امیرالمؤمنین برای خدا و در راه خدا کار می کرد. به درد مردم می رسید، مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد.شب ها هم تنها و به صورت فردی به کمک یکایک مستضعفان می رفت. این زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام است، در نظام ما، هر حرکت و سیاست و قانون و تلاش، باید در خدمت مردم مستضعف و محرومی باشد که حکومت طولانی و بلند مدت طاغوت ها، آنها را از جهات مختلف به استضعاف و ضعف دچار کرده است. این راه ماست. این آن راهی است که امیرالمؤمنین علیه السلام پیمود. این آن راهی است که امام و معلم و رهبر عظیم الشأن این انقلاب، آن را از علی علیه السلام درس گرفت و پیش پای ما گذاشت. باید در آن راه حرکت کنیم».

تزکیه نفس، بستر خدمتگزاری

از آن جا که تزکیه نفس و اصلاح بیش تر اخلاق و رفتار، انسان را برای خدمت کردن و انجام وظیفه آماده می سازد، از جمله مسؤولیت های افراد، اعم از مسؤولان و غیر مسؤولان، توجّه به مسأله خودسازی و پاک سازی باطن است. مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای در این باره می فرمایند: «ما باید امروز، به سمت تغییر خودمان، به سوی الگوهایی که اسلام معیّن کرده است، پیش برویم؛ تغییر خودمان به عنوان اشخاص. ... باید خودمان را اصلاح کنیم، اخلاق خودمان را درست کنیم، خودمان را از لحاظ باطن، به خدا نزدیک کنیم. به عنوان یک فرد، مجاهدت شخصی بکنیم. آیات خدا را به دل خودمان بخوانیم و دل را به خدا نزدیک کنیم. این وظیفه ماست. این کمک خواهد کرد تا ما بتوانیم وظیفه ای را که در جنب مردم و در جنب جامعه داریم، به بهترین وجهی انجام بدهیم و آحاد مردم هم، منهای وظایف اجتماعی که بر عهده همه هست و هیچ کس از وظیفه اجتماعی خالی نیست، وظیفه فردی، وظیفه شخصی و اخلاقی را برای خودشان وظیفه مهمی بدانند».

دعا و توسل پشتوانه خدمت رسانی

از جمله امور مؤثر در روند خدمتگزاری به مردم، برقراری ارتباط معنوی با خداوند و انجام دعا و نیایش است؛ چرا که با این کار، توفیقات و عنایت بیش تر حضرت حق، شامل حال خدمت رسان ها می شود و آنها انگیزه و توان افزون تری پیدا می کنند. مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، در ضمن توصیه های به مسؤولان نظام می فرمایند: «برادران! نظام را باید بر پایه ی تقوا حفظ کرد؛ راه تقوا هم ذکر خداست. آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقایان مدیران گوناگون کشور [و] مسؤولان قضایی کشور، خودشان را بی نیاز از دعا و نافله و ذکر و توجه و توسّل و گریه و انابه به پروردگار ندانند؛ نگویند حالا ما که مشغول خدمت به مردم هستیم، دعا را کسی بخواند که خیلی کار ندارد! نه، اصل کار این است. اگر این نباشد آن جا بی پشتوانه ایم .... دعا کنید، نافله بخوانید، ... با خدا و اولیای خدا و با ولی عصر(عج) مأنوس بشوید، با قرآن مأنوس باشید، و در آن تدبّر کنید. ... این طور می توان این بار سنگین و این امانت استثنایی الهی را ... به منزل رساند، والاّ روسیاهی دنیا و آخرت است».

شاخصه های خدمتگزاران

در جامعه اسلامی، آن نوع از خدمت رسانی پسندیده و مورد قبول است که از اعتقاد به خدا و باور به حقانیّت اسلام ناشی شده باشد. چون در سایه چنین ویژگی هایی است که کارهای بزرگ، در شرایط سخت قابل تحقق می شود. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «باور خدای متعال به عمق جان و اعتماد به اسلام، به عنوان دین رهایی بخش و کارآمد و حقیقتِ مطلق، از جمله شاخصه هایی است که خدمتگزاران نظام اسلامی، بایستی به آن متّصف باشند. مگر می شود راه سخت حاکمیت دین اسلام را در دنیای پیچیده و پر از دشمنی امروز طی کرد، ولی به خدای متعال توکل و به اسلام اعتقاد نداشت. ... در همین دوران جنگ ... یک دولت و یک مجموعه خدمتگزاری ... آمد و با همّت، با تلاش، با ایمان و با توکل به خدا و با درآمدهای کم ... کارهای بزرگی انجام داد. ... اگر ما خدا را در نظر داشته باشیم و حقیقتاً به عنوان انجام وظیفه کار بکنیم، یقیناً لطف و تفضل و حمایت و کمک های غیر مُحتَسب خدای متعال به ما خواهد رسید».

ضرورت رسیدگی به امور معنوی مردم

گاهی چنان گمان می شود که نیازهای مادی مردم که برآورده شد، کافی است و در نتیجه، خدمت رسانیِ واقعی ـ که منحصر در تأمین نیازهای مادی انسان هاست ـ انجام شده است. در حالی که رسیدگی به امور معنوی، اگر مهم تر از نیازهای مادی افراد نباشد، کم از آن نیست. مقام معظم رهبری ضمن اشاره به این حقیقت که دین اسلام، برای دنیا و آخرت مردم برنامه و هدف دارد، می فرمایند: «دشمن و بیگانگان این گونه وانمود می کنند که اگر یک مجموعه، برای ایجاد رفاه و حلّ مشکلات مردم کار می کند، لزوماً به معنای دورافتادن از معنویت و آرمان هاست. این غلط است. این تصور افراد ساده لوح [یا]... مغرض است. اسلام برای دنیا و آخرت مردم برنامه و هدف دارد. مسؤولان اداره کشور موظف اند همان قدر به امور مادی مردم برسند که به امور معنوی می رسند. ... دنیا و آخرت، [و] رفاه و آرمان، با هم و در کنار هم قابل پیشرفت است».

ایمان، سرمایه خدمت رسانی

هر اندازه کارگزاران جامعه، از ایمان و تقوای بیش تری برخوردار باشند، انگیزه شان برای خدمت به مردم فزونی می یابد و بیش تر در راستای تأمین نیازها و حلّ مشکلات آنها می کوشند.در حقیقت، بهترین بستر و سرمایه خدمت رسانی، داشتن ایمان قوی است. مقام معظم رهبری می فرمایند: «در نظام اسلامی، آن چیزی که از همه عناصر بیش تر اهمیّت دارد و می تواند مثل کلیدی، قفل های بسته را در همه موارد و مسائل باز کند، عبارت است از ایمان عمیقی که هم همّت را بر می انگیزد و هم بازوان و گام ها را محکم می کند و هم دل ها را استحکام می بخشد و انسان امید پیدا می کند. وقتی که مسؤول کشوری، وزیری که در کابینه است، ... [و [مدیری که در بخشی از بخش ها کار می کند، قلبش با چنین ایمان مستحکم باشد و بداند که با تلاش و کار عالمانه و مدبّرانه او، بلاشک از سوی خدای متعال بر این کار نتیجه ای مترتب می شود، هرگز ناامید نمی شود».

ضرورت هماهنگی نهادها

هنگامی روند خدمت رسانی به مردم، به صورت شایسته انجام می گیرد که تمام سازمان ها و نهادهای اجتماعی، با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. مقام معظم رهبری درباره ضرورت انسجام و هماهنگی دستگاه های دولتی می فرمایند: «به مسؤولان در سطوح مختلف هم عرض می کنم که یکی از راه های موفقیّتِ عملی و جا گرفتن در چشم مردم، همکاری دستگاه های مختلف و همکاری قوای سه گانه است. نباید همدیگر را تضعیف بکنند. هیچ کس نباید قوای مسؤول مملکت را تضعیف بکند. ... نهادهای قانونی که هر کدام در زیر این بنای شامخْ یک ستون هستند، باری را بر دوش دارند. مجموعه این هاست که این بنای با عظمت را سرپا نگاه داشته است. ... اشکال داشتن به یک کار یا دو کار یا ده کار که بعضی از این اشکال ها طوری است که اگر توضیحی داده بشود، ممکن است برطرف هم بشود، ولو برطرف هم نشود، موجب نمی شود که ما نهادها را تضعیف کنیم».

خدمت به مردم، افتخاری بزرگ

همان گونه که امام خمینی رحمه الله مکرر می فرمودند خود را خدمتگزار مردم بدانید، حضرت آیت اللّه خامنه ای، شاگرد آن پیر فرزانه نیز همواره بر این مطلب تأکید دارند که مسؤولان در هر رده ای که هستند، باید خود را خدمتگزار مردم بدانند. ایشان در این زمینه می فرمایند: «... این مردم ـ همان طور که امام مکرر فرمودند ـ ولی نعمت های ما هستند؛ این شوخی نیست. من یکی از مسؤولان را در محضری دیدم که برخوردش با مردم قدری متکبرانه بود، پیغام دادم و گفتم به ایشان بگویید که اگر می خواهد جبران آن برخورد را بکند، باید در همان طور محضری ظاهر بشود و بگوید:ای مردم! من نوکر شمایم. خلاف که نگفته ... یک مسؤول کشور چکاره است؟ فلسفه وجودی ما، غیر از خدمت به مردم چیست؟ امام فرمودند: اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر از این است که رهبر بگویند. این حرف درستی است؛ چون خدمتگزاری برای انسانی که دلش بیدار باشد، مدح بزرگ تری است... اگر این ملّت شهادت می دادند، که قطعاً می دادند که امام خدمتگزار آن هاست، امام بیش تر خوشحال می شد، که همه ملّت یک صدا فریاد بزنند که تو رهبر ما هستی.خدمتگزاری به مردم افتخار است».

ضرورت پرکردن شکاف های اقتصادی

رهبر معظم انقلاب، ضمن یادآوری خدمات توده های مردم، به دولت مردان تأکید می کنند که بکوشند تا رفاه و آسایش و آرامش خاطر این مردم به نحو احسن تأمین گردد: «... به دولت خدمتگزار و لایق نیز یادآور می شوم که این ملّت بزرگ و فدارکار، به خصوص طبقات محروم و پابرهنگان، که بار اصلی انقلاب و کشور را همیشه بر دوش داشته اند، حقاً شایسته خدمت و سزاوار صمیمیت اند. در تمام برنامه ها و تصمیم ها، بیش از هر چیز، لازم است استیفای حقوق و تأمین رفاه و آسایش و رشد مادّی و معنوی و حفظ عزّت و شرف آنان مورد توجّه باشد. اگر در دوران های گذشته، همه سرمایه و پول و شغل و تحصیل و عمران، خلاصه همه خیرات در جهت منافع مرفهین به کار می رفت ...، نظام اسلامی به عکس، باید تمام همّت خود را به پُر کردن شکاف های عمیق اقتصادی و اجتماعی میان فقیر و غنی مصروف کند و سرمایه های مادّی و معنوی کشور را در راه خدمت به پابرهنگان ـ که حقّ حیات به گردن کشور دارند ـ به کار اندازد».

ضرورت ایجاد فضای آرام

پرواضح است که در فضای پرتنش و متشنّج،امکان انجام وظایف، آن چنان که باید میسر نمی شود. از این رو، یکی از توصیه های مهمّ مقام معظم رهبری به مسؤولان، این بوده و هست که مراقب باشند از راه مطرح کردن بحث های نامناسب، فضای عمومی جامعه را متشنج نسازند؛ چون این کار، آنها رااز انجام دادن وظایف اصلی که بر عهده دارند باز خواهد داشت: «یک توصیه هم به مسؤولان و فعّالان سیاسی عرض کنم. ... مراقب باشید که تهییج سیاسی برای کشور مضرّ است. فضا باید آرام و متعادل باشد تا دولت و مسؤولان بتوانند به وظایف خود عمل کنند. در شرایط متهیّج و متشنج سیاسی، آسان ترین کارهایِ جاری هم دشوار خواهد شد. ... وحدت کلمه را حفظ کنید. ... امروز وظیفه بزرگی بردوش مسؤولان است و آن این است که این نعمت عظیم خداوندی را که به آنها داده شده ـ نعمت خدمت به مردم ـ [را] شکرگزاری کنند».

اولویت های خدمت رسانی به مردم

مقام معظم رهبری، با اشرافی که به تمام مسائل جامعه دارند، درضمن ارائه رهنمودهای سازنده، بر طرف ساختن سه مسأله فقر، ناامنی و بی سوادی را، از اولویت های جامعه ذکر کردند و به مسؤولان تأکید نمودند در حدّ توان، به برطرف شدن این امور کمک کنند: «کار دیگری که باید انجام دهیم، این است که صحنه جامعه را از سه دشمن بزرگ، یعنی فقر و ناامنی و بی سوادی پاک کنیم. باید آنها را از جامعه برطرف کنیم. باید برای رفع آن برنامه ریزی و کار و تلاش بشود. ناامنی در یک کشور ـ چه ناامنی قضایی و چه ناامنی شغلی و مدنی ـ بر خلاف توصیه اسلام است و یک ضدارزش می باشد. باید برای تأمین آن کار بشود. بی سوادی و فقر هم همین گونه است. مبارزه با فقر، غیر از تأمین عدالت اجتماعی است .... عدالت اجتماعی، یعنی استقرار عدل در جامعه و از بین رفتن هرگونه تبعیض.... ما فقط از راه تعالیم اسلام می توانیم فقر را برطرف کنیم، عدالت اجتماعی را مستقرّ کنیم. امنیت را ایجاد کنیم و بی سوادی را ریشه کن نماییم. بدون اسلام، نمی توانیم به این اهداف برسیم و مقاصدمان برآورده نخواهد شد».

کار برای مردم، فلسفه مسؤولیّت پذیری

در نظام اسلامی، مسؤولیت ها، زمینه های خدمت افراد به مردم هستند. بر این اساس، مدیرانْ خدمتگزاران مردم اند و در قبال آن ها، تکلیف هایی دارند که باید به شیوه ای نیکو به انجام برسانند. مقام معظم رهبری، در تبیین تکلیف مسؤولان در نظام اسلامی می فرمایند: «وقتی ما می گوییم «مردم» معنایش این نیست که مردم بیایند رأی بدهند و مسؤول یا نماینده ای را انتخاب کنند، بعد دیگر برای آن مردم هیچ مسؤولیتی وجود نداشته باشد. صرفاً همین باشد که اگر کسی می خواهد برای مردم کاری بکند، به این خاطر باشد که مردم بار دیگر به او رأی دهند. مسأله این نیست. در اسلام و نظام جمهوری اسلامی، فلسفه مسؤولیت پیدا کردنِ مسؤولان در کشور، این است که برای مردم کار کنند. مسؤولان، برای مردم اند و خدمتگزار و مدیون و امانت دار آنها هستند. مردم محوراند. کسی که در نظام جمهوری اسلامی مسؤولیتی به دست می آورد، باید همه همّ و غمّش برای مردم باشد؛ ... هم برای دنیای مردم ...، هم برای معنویّت مردم .... این ها، جزو وظایف اصلی حکومت است».

ضرورت رسیدگی به وضع معیشت مردم

برای رسیدگی به امور محرومان ومستضعفان، باید نیازهای آنها اولویت بندی شود. بدون شک مهم ترین نیاز این قشر، اصلاح وضع معیشت آنهاست؛ چون از طریق اصلاح وضع معیشت، به تدریج جنبه های دیگر زندگی آنها نیز رو به بهبود می گذارد. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «مسأله معیشت، قطعاً در اولویّت اوّل است. معیشت که نباشد، دین هم نیست، اخلاق هم نیست، حفظ عصمت و عفت هم نیست، امید هم نیست. کسی را که به موقعیتی دست پیدا کرده، به خاطر این که برای رفع نابسامانی و فقر تلاش و مجاهدت کند و شب و روز خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند کرد.... عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، ... دشمن این نظام، بُرنده ترین حربه ای که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتاری اقتصادی مردم است.... اولویت اوّل برای شما این است که امید مردم را حفظ کنید، اولویت اوّل این است که شکم مردم را سیر کنید. می شود نشست و حرف های روشن فکری زد [که [اگر فلان طور نشود، فلان طور نخواهد شد، ... امّا باید دید واقعیّت چیست؟»

تأمین روحیه انقلابی در کنار سازندگی

حفظ روحیه انقلابی، از جمله ضرورت هایی است که دست اندرکاران نظام اسلامی باید همواره آن را مدنظر داشته باشند. مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، ضمن اشاره به این امر، در تبیین علت آن از جمله می فرمایند: «علاج مشکلات ما در این است که سازندگی کشور را، در کنار تأمین روحیه انقلابی در مردم و حفظ همان صلابت و چهره با عظمت و هیبت انقلاب ببینیم.اگر به رفاه عمومی نیندیشیم و به سازندگی کشور فکر نکنیم، مطمئناً نظام جمهوری اسلامی نخواهد توانست الگو و تجربه مطلوب را به دنیا ارائه بدهد. اگر در مسایل رفاه زندگی عمومی و ایجاد تسهیلات و رفع مشکلات غرق شویم، به طوری که جهت گیری های انقلابی را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت انقلاب ضربه زده ایم و جاذبه آن را در دنیا مخدوش کرده ایم و این مطمئناً به کارآیی ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو، در کنار هم مطرح اند».

رمز پیروزی در خدمت رسانی

برای از میان بردن مشکلات و نارسایی ها، راه کارهای هست که رعایت و مورد توجّه قرار دادن آنها، ضروری است. مقام معظم رهبری، در یکی از سخنان خود، راه برطرف کردن مشکلات را چنین توصیف می کنند: «در تمام مشکلات، همان توکل به خدا و وحدت کلمه و فداکاری و مقدّم دانستن منافع کشور و ملّت و انقلاب، بر منافع خود و شخص و گروه و باند و نیز طرد رفیق بازی، عامل گشوده شدن همه گره هاست. این راه را امام به ما یاد داد. این راه را رزمندگان با عمل به توصیه امام عظیم الشأن رفتند و موفق شدند. ما حالا باید همان راه را برویم. بدانید اگر ملّت ایران، توکلشان به خدا، احترامشان برای ارزش های اسلامی، تبعیتشان از مسؤولان امر و وحدت کلمه خودشان را حفظ کنند، هیچ قدرتی از قدرت های مادّی را من نمی شناسم که بتواند با ملّت ایران با این خصوصیت در بیفتد و پیروز شود؛ بلکه ملّت ایران بر تمام آنها پیروز خواهد شد».

ملاک گزینش خدمتگزاران

مدیران ارشد در انتخاب متصدیان امور، باید کمال دقت را داشته باشند تا افراد کارآمد و در عین حال مؤمن و متعهد را به کارها بگمارند تا آنها با دل سوزی و احساس مسؤولیت بیش تر، در راستای حلّ مشکلات بکوشند. مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای در این باره می فرمایند: «سعی بشود درباره این گزینش، زیاد دقت [شود]... آن نیروی مؤمن و با اخلاص را جست و جو بکنید. البتّه این به معنای آن دعوای معروف «تخصص و تعهد» نیست، نه، بحث بر سرکارآمدها و کاردان هاست. ما نمی گوییم به یک مسجد بروید و ببینید چه کسی بهتر عبادت می کند، او را بیاورید؛ نه، در بین آن کسانی که توانایی کار دارند، دنبال عنصر تقوا و تعهد و اخلاص بگردید و او را در رأس کار بگذارید تا آن ... مجموعه نزدیک به شما، همواره بتواند اعتماد شما را جلب کند و شما بتوانید کار را انجام دهید». نیز می فرمایند: «در تشخیص ها، در گزینش اشخاص و در گزینش مسؤولان، باید خدا رادر نظر بگیرید. گزینش، باید گزینش هوشمندانه، عالمانه و دقیق باشد. این ها جزو وظایف حتمی است».

کنترل و نظارت بر خدمتگزاران

افزون بر گزینش صحیح و حساب شده کارگزاران، نظارت بر کارها و کنترل عملکردهای آنها نیز، یکی از بایسته هایی است که حتماً باید به آن توجّه لازم مبذول شود. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «بازرسی، مسأله مهمّی است. باید دایم مشغول نگرش باشید و چشم شما داخل دستگاه را ببیند. ... در کار اداری، «حمل به صحت» وجود ندارد، مثلاً بگویید لابد بیچاره ها دارند کارشان را می کنند؛ نه خیر. البتّه همه برادران خوب اند، اما خوب، معنایش معصوم که نیست. خوب اند، یعنی خیانت نمی کنند، امّا اشتباه هم نمی کنند؟ تنبلی هم نمی کنند؟» ایشان در ادامه همان سخنان می فرمایند: «ما باید مواظب خودمان و زیردست هایمان باشیم. باید مواظب باشیم که اوّلاً کار انجام بگیرد، ثانیاً درست انجام بگیرد؛ یعنی غلط و بد انجام نگیرد. ... پس اوّلاً اصلِ انجام گرفتن است؛ ثانیاً در جهت بودن و درست بودن است؛ ثالثاً محکم کاری است؛ رابعاً سرعت عمل است. آن وقت شما آقایانی که مراجعه مردمی دارید، یک خامساً هم دارید و آن گشاده رویی در کار است ... مردم را راضی باید برگرداند. اگر این طور شد، بدانید که واللّه تیزترین پیکان ها در بدنه این کشتی نفوذ نخواهد کرد».

در نظر گرفتن رضای خدا

یگانه عاملی که می تواند در روند خدمت رسانی به مردم، رضایت واقعی آنها را فراهم کرده و وجدان خودِ فرد را راحت سازد، در نظر گرفتن رضایت خداوند است؛ چون با در نظر گرفتن این اصل، هم توفیقات الهی جلب می گردد، هم نارضایتی های ایجاد شده، پاسخ واقعی و صحیح خود را می یابد و هم خشنودی بیش تر اقشار مردم را محقق می سازد. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «اساس قضیه این است که ما بتوانیم رضای الهی را کسب کنیم. اگر رضای الهی را تعقیب کردیم، آن وقت مصلحت مردم، خیر مردم و اجرای عدالت به آسانی برای ما میسر خواهد شد. اگر دنبال رضای خدا نبودیم [و] دنبال رضای این و آن بودیم، آن وقت کارها نابسامان خواهد شد و سامان کارها حاصل نخواهد شد».

عدالت، مبنای خدمت رسانی

اساس برنامه ریزی های جامعه اسلام، اقامه قسط و عدل است و یگانه راه اصلاح امور و دست یابی به آسایش و آرامش عمومی، حاکمیّت یافتن عدالت در تمام عرصه های اجتماع است.مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «در نظام اسلامی، عدالتْ مبنای همه تصمیم گیری های اجرایی است و همه مسؤولان بخش های مختلف اجرایی، به خصوص قضایی، باید به جدّ و جهد و با همه اخلاص، درصدد اجرای عدالت در جامعه باشند. امروز در جامعه ما، برترین گام در راه استقرار عدل، رفع محرومیّت از طبقات محروم و تهی دست و کم درآمد است که غالباً بیش ترین بار نظام را در همه مراحل به دوش داشته اند و دارند.... دفاع از قشر محروم ـ که صاحبان واقعی انقلاب اند ـ باید در رأس همه برنامه ریزی های کشور و محور کلیه تحرکات اقتصادی در بخش های مختلف آن باشد و صحت هر سیاست و برنامه اقتصادی، با چگونگی و اندازه پیشرفت این هدف، در کوتاه مدت یا بلند مدّت سنجیده شود».

هشدار به خدمتگزاران

در مسیر خدمت رسانی به مردم، وجود برخی روحیه ها و عادت های نادرست، مانع محسوب می شوند که تک تک خدمتگزاران جامعه اسلامی، باید این قبیل صفات را از وجود خود پاک کنند و در مقابل، اخلاق و ویژگی های را که به روند خدمت رسانی کمک می کند، در وجود خود ایجاد کرده و ارتقا بخشند. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «مسؤولین نظام ... باید مراقب باشند از عوارضی که در نظام های طاغوتی و غیرمردمی، بیماری همه گیر کارگزاران است، خود را با دقت و وسواس دور نگه دارند؛ بیماری رفاه زدگی و عشرت طلبی، بیماری زد و بند نامشروع و فساد مالی و اداری، بیماری تکبر و دوری از مردم، بیماری دسته بندی های ناسالم و ترجیح مقاصد باندی بر مصالح عمومی و امثال این ها که ابتلای به آن، مانند موریانه، پایه های هر نظامی را سست و پوک می کند. یا دل سپردن به سنت های طاغوتی و رغبت به احیای آنها و بی تفاوتی یا بی اعتنایی به ارزش های اسلامی و انقلابی که دل را می میراند و نشاط و شوق خدمت به مردمی را که مخلصانه جان و مال خود را در راه انقلاب داده اند، سلب می کند و آنان را ناامید و غمگین می سازد».

اصلاحات حقیقی

تا عوامل انحطاط با توجّه به شرایط هر دوره ریشه کن نشود، زمینه رشد و تعالی و محقق اهداف متعالی محقق نخواهد شد و اصلاحات، به معنای واقعی انجام نخواهد گرفت. دشمنان هم همواره می کوشند آن اصلاحات واقعی در جامعه ما پا نگیرد. مقام معظم رهبری، برای تحقق اصلاحات واقعی، رهنمودهای فراوانی را در مناسبت های مختلف ارائه نموده اند. ایشان در سخنانی فرمودند: «اگر مسؤولان کشور، به پشتیبانی این مردم و به کمک افکار عمومیِ بسیار مستعد و علاقه مند، یک مبارزه ی خستگی ناپذیر را با عوامل انحطاط و عقب ماندگی شروع کنند، هم موفق خواهند شد، هم مردم را به هدف های خودشان خواهند رساند، هم خدا را از خود راضی خواهند کرد و اصلاحات به معنای واقعی، به همان معنایی که دشمنان آن را دوست ندارند،... اما دل های مؤمن و مسؤول به آن علاقه مند است، اتفاق خواهد افتاد. مسؤولان هم دلشان برای این مبارزه می تپد؛ ... آماج این مبارزه سه چیز است: یکی فقراست، یکی فساد است و یکی تبعیض. اگر با فقر و فساد و تبعیض در این کشور مبارزه شود، اصلاحات به معنای حقیقی، اصلاحات انقلابی و اسلامی تحقق پیدا خواهد کرد. مشکلات ما از این سه پایه شوم و از این سه عنصر مخرّب است».

سرمشق بودن خدمتگزاران در زهد

در جامعه اسلامی، کسانی می توانند عهده دار مسؤولیت باشند که از ویژه گی هایی چون بی رغبتی به دنیا، تقوا، تعهد، راستی، امین بودن و ... برخوردار باشد. در نظام اسلامی برخلاف نظام های دیگر، پُست و مقام ها فرصتی برای نیل به خواست های شخصی نیست؛ بلکه فرصت برای کار برای مردم و کسب خشنودی خداست. مقام معظم رهبری در این مورد می فرمایند: «وقتی ما گفتیم حکومت اسلامی، چیزهایی را در زندگی و وضع عادی مردم، در نظام اجتماعی، در افکار و فرهنگ، در همه مناسبات اجتماعی، از جمله در روش و منش کارگزار حکومت اسلامی متعهد شده ایم. این حکومت اسلامی معنای خاص دارد. حکومت اسلامی، غیر از حکومت سلطنتی است، غیر از حکومت دنیایی است، غیر از حکومت طاغوتی است، غیر از سلطه بر مردم است، غیر از زندگی به صورت اغتنام شهوات است. حکومت اسلامی، یعنی کارگزارانش برای اسلام و خدا کار می کنند نه برای خود. ما باید خودمان را به معنای واقعی کلمه ... خدمتگزار مردم بدانیم.... مسؤولان کشور باید به معنای واقعی کلمه، از لحاظ زهد، یعنی بی رغبتی به زخارف دنیایی، سرمشق دیگران باشند؛ حد آن هم حدّ وَرَع است».

هم دلی و وحدت خدمتگزاران

بدون تردید یکی از عوامل بسیار مهمّ پیروزی بر مشکلات، وجود هماهنگی بین مردم و مسؤولان است. به یقین بدون وحدت و هم دلی، درخت انقلاب به ثمر نمی نشست و جنگ تحمیلی و انواع توطئه های دشمنان، از سر راه برداشته نمی شد. در عرصه خدمت رسانی هم، وجود هماهنگی و هم دلی، شرط اصلی موفقیت است. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:«در جمهوری اسلامی، هم دستی و هم دلی برای مسؤولان یک اصل است. این وحدت و یک پارچگی را واقعاً یک اصل بدانیم، برای آن سرمایه گذاری کنیم و از اختلاف بگذریم. من گمان نمی کنم در طول ده سال گذشته ـ که امام عزیزمان ره) این همه بیانات حکمت آمیز ایراد کردند ـ چیزی را به اندازه ی «وحدت» مورد تأکید قرار داده باشند. یکی از دو یا سه موضوعی که ایشان بیش ترین تأکید را می کردند، همین مسأله وحدت دل ها و وحدت زبان ها و وحدت راه ها و هم دستی و هم گامی و هم دلی بوده است. ... مرز میان پیروزی همه جانبه ملّت ما، یا خدای ناکرده ناکامی و هدر رفتن همه زحمات گذشته، یک چیز بیش نیست و آن وحدت کلمه میان مردم است».

پرهیز از تجمّل، شرط خدمت رسانی

تجمل گراییِ مسؤولان، افزون بر این که فرصت خدمت به مردم را از بین می برد، به لحاظ فرهنگی هم آحاد جامعه را به سمت اسراف سوق می دهد که این کار، با ارزش ها و احکام اسلامی هم خوانی ندارد. مقام معظم رهبری درضمن سخنانی، این موضوع را چنین توصیف می کنند:«سال هاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرر تذکر می دهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پای بندی به تجملات و تشریفات است که این بدو دون شأن انسان والاست ... به علاوه مسرفانه است. تضییع سرمایه ها، تضییع اموال و تضییع موجودی ها در آن هست. این یک بُعد قضیه است که اسراف بد است. اصل تجمل، همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کم تر از جنبه اوّل نیست و آن، انعکاس تجمّل شما در زندگی مردم است. ... این یک درس عملی است و هر کس این را می بیند، بر او اثر می گذارد. ... اگر این روحیه تجمّل گرایی در جامعه ما رواج پیدا کند، ... بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلاً حلّ نخواهد شد. ... هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد. هیچ وقت روحیه برادری و الفت و انس و هم دلی ... پیش نخواهد آمد».